غزل عاشق استاد شیمیمونه و واقعا دوسش داره و براش احترام قائله .

سرکلاس بودیم و مبحث آمینو اسیدها که استاد اومد مثالی بزنه که همه یادشون بمونه .

استاد : خانم ش ( غزل خودمون ) بهم گفته که یه آمینو اسید کشف کرده .

همه ماتشون برد به غزل ...

غزل هول شد و هرچی فکر کرد دید یادش نمیاد همچین کاری کرده باشه 😂 

زیر زبونی غزل : من همچین غلطی نکردم 

استاد منفجر شد و هرکاری میکرد نمیتونست حرفشو کامل کنه و مثالو باخودش زد و آخرش گفت :

خانم ش این مثالو با خودم زدم که من این غلطو کردم 

کلاس رفت رو هوا ...

غزل : استاد این چه حرفیه ، این کارو ( غلط کردنو ) که من میکنم ...

هول شده بود نمیدونست چی میگه ... 

خیلییییییی خندیدیم